۱۳۹۲ تیر ۲۵, سه‌شنبه

شناخت فرقه برنهامیست

مسیح یعنی مسح شده و به عبارتی کلمه مسیح از مصدر کلمه مسایا برگرفته از ماشیح می باشد. ماشیح که همان مسیح است به معنای نجات دهنده است.
در فرقه مورمونها ما مشاهده می نماییم که جوزف اسمیت مسیح (نجات دهنده) آنهاست ، بطوری که این فرقه کتاب جدیدی برابر با کتاب مقدس برای خود دارد و به جای این که بگویند مسیح گفت می گویند جوزف اسمیت گفت به هر حال در بسیاری از موارد وقتی ایمان آنها را با کلام خداوند می سنجیم مشاهده می کنیم که سخنان آنها نه تنها با کتاب مقدس مغایرت دارد بلکه آنها به جای پرستش عیسی مسیح به عنوان خدا و خداوند خود ،کسی دیگری را به نام جوزف اسمیت مرکزیت میبخشند و مرتب تکرار می کنند و می گویند جوزف اسمیت این را گفت و جوزف اسمیت آن کار را کرد. اینان حتی مراسم عبادی متفاوتی با مسیحیان انجیلی دارند.
رهبران برانهامیستی نیز همانند مورمونها یکسره می گویند برانهام این را گفت و برانهام آن را گفت برانهامیست ها به فرد مرده ای اقتدا دارند و او را به نوعی واسطه بین خود و خداوند قرار می دهند. برانهامیست ها ادعا می کنند که سخنان ویلیام برانهام نجات بخش بوده و هست ،و وی را منجی خود می دانند و برابر با مسیح ،بطوری که پس از مرگ ویلیام برانهام برخی 3 روز و برخی یک ماه و برخی 3 ماه و برخی حتی به مدت یک سال هر روزه بر سر قبر وی می آمدند و منتظر برخاستنش همچو مسیح از قبر بودند ،پیروان برانهام وقتی دیدند که منجی شان از قبر برنخواست شروع کردند به غلو کردن و شایعه سازی تا او را اسطوره ملل کنند و او را همسطح فرشته میکاییل کردند و شروع به پرستشش نمودن و برخی نیز بعدها جزواتی نوشتند و گفتند او همان عیسی مسیح بود که با ظاهر برانهام بر روی زمین آمد و در مورد فرشته یا روحی که وی را تعلیم میداد گفتند که آن فرشته همان روح خود برانهام بود که وی را تعلیم میداد یعنی مسیحی که لباس انسانی به نام برانهام را پوشیده است و مثال آوردند که در باغ جتسیمانی عیسی به چه کسی دعا میکرد خب به خودش دعا میکرد و برانهام نیز روحش به او تعلیم میداد و موقع دعا به خودش دعا میکرد چون او همان مسیح بود که ظهوری ثانوی بر روی زمین پیدا کرده بود. خلاصه از این دست افکار در بین این فرقه بسیار زیاد است تا حدی که حتی توافق نظر در بینشان وجود ندارد.
برانهامیست ها همانند مورمونها کلام را تحریف کرده و می گویند که در کلام کلمه پسرخدا بُرده نشده و پسر خدا بودن مسیح را که بارها در کلام آمده انکار می کنند و حتی پیشگویی های انبیای عهد قدیم را نادیده می گیرند.
ویلیام برانهام که بود؟
برانهام مدعی بود که او یک نبی به دنیا آمد. روح یا فرشته از برانهام می خواهد که کارهایی را به انجام برساند و بارها این روح یا فرشته وی را ملاقات می کند و خبرهایی به وی می دهد و یا پیشگویی می کند و آینده ای باشکوه و پر از شهرت را به وی وعده می دهد و ترسیم می نماید.
ویلیام برانهام (William Branham) ادعا می کند در جنگل پرنده ای با او سخن می گوید و یا ادعا می کند که در جنگل یک صلیب نورانی دیده است که با وی به زبان بیگانه سخن گفته ، در ادعایی دیگر می گوید که صلیب نورانی دوباره بر وی ظاهر گردیده و هزاران کیلو بار گناه را از وی برداشته و گناهانش را بخشیده است ، او همچنین اظهار می دارد که صلیب نورانی انگار همان روح القدس بوده.
برانهام پس از دیدن یک سري رویاها و خوب شدن از یک بیماري سخت ، توبه می کند و در جاهاي مختلف به موعظه می پردازد. پس از آن وی ادعا می کند که دارای قدرت شفا دهی و زنده کردن مردگان است. وی در تناقضی آشکار که نشان از آشفتگی ذهنی اش دارد ، بعدها صدایی که ادعا می کرد فقط در مقطع کودکی اش شنیده بود را طوری دیگر بیان می کند و سخنان قبلی خود را نقض می کند و اینبار می گوید که فقط در کودکی نبوده بلکه همیشه این صدا همراهم بوده!!! در تناقضی دیگر می گوید این صداي یک فرشته بوده در صورتی که قبلا هرگز به این که صدا متعلق به یک فرشته بوده است سخنی نگفته بود حتی از وی سوال شده بود صدا ،صدای کیست؟ وی پاسخ داده بود نمی دانم فقط صدایی به گوشم می رسد!!! در صورتی که حال ادعای صدای فرشته را به سخنان خود افزوده است. وی ادعا می کند حیوانات مرده را زنده کرده و یا حیوانات زخمی را شفا داده ولی هرگز کسی شاهد چنین واقعه ای نبوده است. وی چند سال بعد ادعا می کند در اروپا موفق شده پنج نفر را از عالم اموات به عالم زندگان برگرداند یعنی کسانی که مرده بودند را زنده نموده و در این باره حرف و حدیث بسیاری است افراد زیادی چنین ادعاهای وی را با دلیل و مدارک ثبت شده به خوبی و مستند رد کرده اند و او را دروغگو و فریبکار خوانده اند. برانهام ادعا می کند چندین و چند نفر را از بیماری سرطان و افلیج بودن و صرع و پارکینسون شفا داده و دقیقا همه این ادعا ها دروغی بیش نبود . چندی بعد محققین به دنبال ادعاهای وی به سراغ برخی از آنان رفتند و مشاهده نمودند که برخی از آنان به دلیل همان بیماری های ذکر شده مرده اند یا به شدت مریض هستند و در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم می کنند. در جراید و کلیساها ، برانهام مورد سوال قرار گرفت و فریبکار خوانده شد. وی در دفاع از خود گفت فرشته آنان را ناقص شفا داده به دلیل اینکه آنان کم ایمان بودند و همچنین گفت من بدون حضور فرشته نمی توانم شفا دهم.
به هر حال بعد از مرگ وی ، کشیشان و رهبران معتقد به او ، روزها بر سر جسد او دعا کردند تا شاید زنده شود اما فایده اي نداشت. بسیاري از پیروانش باور داشتند که او همان ايلياي نبي است و برخی هم فکر می کردند از یک باکره متولد شده و مسيح دوم است ، پیروان برانهام وی را مسیح دوم می دانند و معتقدند که عیسی مسیح به صورت روح ولی این بار با کالبدی چون برانهام بر روی زمین آمده است و به همین دلیل بعد از مرگ برانهام برخی تا 3 روز و برخی هم تا 40 روز و برخی هم تا 3 ماه و برخی هم تا مدت یک سال انتظار این را می کشیدند که وی دوباره همانند عیسی مسیح از عالم اموات و قبر برخیزد.
وقتی برانهام زنده نشد بسیاری اعتقاد پیدا کردند که او فرشته ای هم تراز میکائیل بوده و به ملکوت بازگشته است. برانهامیستها با استفاده از معنی فرشته به معنای (بیش از یک مرد) موجودی روح مانند را تصور می نمایند که برانهام بوده و همان روحی که برانهام با او صحبت میکرده نیز خود برانهام بوده که با وی سخن میگفته. برانهامیست ها قضیه شنیدن صدا و دیدار با روح یا فرشته برانهام را مطرح می نمایند و ادعا می کنند که ویلیام برانهام مسیح دوم و فرشته ای برابر با میکائیل بود که همانند عیسی مسیح به خودش دعا می کرد و خودش خودش را در آزمایش می آورد و خودش خودش را تعلیم می داد.
برانهامیست ها معتقدند که ویلیام برانهام همان خود عیسی مسیح واقعی بود که برای بخشیدن گناهان نسل انسانها در قرن بیستم به زمین آمد و بسیاری را تعمید داد و شفا داد و مرده زنده کرد و ایمان بسیاری را قوی نمود و درنهایت مجددا به ملکوت بازگشت.
برانهام می گفت تثلیث یک آموزه شیطانی است ، او پیروانش را به یگانه انگاری تعلیم میداد به این صورت که : پدر آسمانی و عیسی مسیح و روح القدس همه خود عیسی مسیح هستند یعنی در اینجا فقط اسامی خداوند و حالات خداوند عوض شده و همه خود عیسی مسیح خداوند جسم پوشیده است. پیروان برانهام در عصر حاضر برای این که پشتیبانی بسیاری از کلیساها و فرقه های مسیحی را از دست ندهند دست به فریبی دیگر زده اند و مسئله تثلیث اکونومیک را پیش کشیده اند که همان حرفهای قبلی خود را با رویشی نوین و به اصطلاح علمی در غالب تفاسیر کتاب مقدسی بیان می نمایند.
در تعریفی تخصصی تر برانهاميست ها با تعلیم ابداعي خود تثليث مورد تصویب شورای را رد نموده و اصطلاح يگانه باورانه اي از تثليث را ارائه مي دهند که به آن تعلیم تثليث اكونوميك مي گويند كه به فارسي و لاتين آن را اينگونه معرفي مي نمايند :
کار خود خدا در بین بشریت [‍
Economy (οικονόμια) of GOD]
برانهاميست ها تعلیم تثلیث عددی یا آنتولوژیک مصوب شورای نیقیه را انکار می کنند و آن را آموزه ای انحرافی و شیطانی می دانند.
فرقه ها یا کسانی که چنین اعتقادات بدعت آمیزی دارند معروفند به یگانه انگاران ، اينان به نوعي
modalism یعنی حالت گرا هستند و این آموزه را حفظ می کنند و اعتقاد دارند كه یک نفر (پدر آسماني) خود را در زمان های مختلف تحت نام های مختلف به صورت تجلی عیسی يعني روح عيسي يا همان روح القدس و به حالتهاي گوناگون به ما نشان داده است مانند آتشي كه بر موسي ظاهر شد و با وي سخن گفت و كسي كه با ابراهيم غذا خورد و خود عیسی مسیح و كبوتري كه نماد روح القدس بود و بر شانه عیسی مسیح در رود اردن نشست. بنابراین، پدر، پسر، و روح القدس، سه نام برای يك شخص (پدر آسماني) است. و اين تعليم به صورتهاي مختلف توسط اين افراد Noetus،  Praxeas و Sabellius آموزش داده شد. فرم های اصلاح شده از این نظریه را می توان در آموزه های ویلیام برانهام (William Branham) ، و کلیساهای متحد پنطیکاستی (یگانه انگاران پنطیکاستی (UPC) (United Pentecostal church) مشاهده نمود.
برانهامیست ها معتقدند که هرکس که در نام پدر ، پسر ، روح القدس بر مبنای متی باب 28 آیه 19 (پس رفته، همه امّت ها را شاگرد سازيد و ايشان را به اسمِ اب و ابن و روح القدس تعميد دهيد) تعمید گرفته تعمیدش باطل است و باید از نو و در نام عیسی مسیح بر مبنای اعمال رسولان باب 2 آیه 38 تعمید گیرد (توبه كنيد و هر يك از شما به اسم عيسي مسيح بجهت آمرزش گناهان تعميد گيريد) .
در کتاب مقدس رساله غلاطیان باب یک آیات 6 الی 9 مینویسد: تعجّب مي كنم كه بدين زودي از آن كس كه شما را به فيض مسيح خوانده است، بر مي گرديد به سوي انجيلي ديگر، كه (انجيل) ديگر نيست. لكن بعضي هستند كه شما را مضطرب مي سازند و مي خواهند انجيل مسيح را تبديل نمايند. بلكه هرگاه ما هم يا فرشته اي از آسمان، انجيلي غير از آنكه ما به آن بشارت داديم به شما رساند، اَناتيما (باطل) باد. چنانكه پيش گفتيم، الآن هم باز مي گويم: اگر كسي انجيلي غير از آنكه پذيرفتيد بياورد اناتيما (باطل) باد.
یکی از خصایص برانهامیست ها این است که در جلسات کلیسایی خود از نوار صوتی برانهام یا از جزوات کپی برداری شده موعظه های برانهام همچون آیات کتاب مقدس استفاده می نمایند.
برانهام آموزه های بسیار دیگری را با عناوینی جذاب و کتاب مقدسی فرم به پیروانش تعلیم می داد، برخی از این تعالیم دجال و آخر زمان ، مکاشفه و هفت کلیسای آخر الزمان و کلیسای عروس بود . وی تعلیم می داد که پاپ خود دجال است و روی کلاه پاپ کلمه 666 نوشته شده و کلیساهای متصل به پاپ و کلیساهای اسقفی ارتدکس اصلا مسیحی نیستند و اینان ضد مسیح و یاران شیطانند و تعمید آب بر مبنای انجیل متی 28: 19 (یعنی تعمید در نام پدر و پسر و روح القدس) باطل و شیطانی است.
ویلیام برانهام بارها در سخنان خود می گفت که دعا کنید خداوند به ما انجیلی جدید بدهد. وی با عناوین مختلف بسیاری از آیات را به گونه ای که خود دوست داشت تفسیر می نمود و آن تفاسیر را در موعظه های خود تعلیم می داد و در بسیاری از موعظه های خود می گفت این کتاب مقدس (اشاره به عهد قدیم و عهد جدید) بد ترجمه شده و مشکل دارد و در یکی از جلسات موعظه خود وقتی به قسمت متی باب 28 آیه 19 رسید کنترل خود را از دست داد و با عصبانیت در جلوی چشم حاضرین کتاب مقدس را از پنجره به بیرون پرتاب کرد و گفت: دعا کنید خداوند به ما انجیلی جدید دهد.
برانهام ادعای بسیار بزرگی کرد و پیشبینی نمود در سال 1977 عیسی مسیح ظهور پیدا می کند و پیش بینی وی دروغی بیش نبود بطوری که اوالد فرانک در خاطرات خود می گوید : اواسط دهه 70، سال 1977 به شکل ویژه ای در میان برادران آمریکایی و کانادایی، (تعلیم ایمانداران زمان آخر) به عنوان تاریخ بازگشت مسیح ، برجسته شد. و باز همین خداوند وفادار بود که در رابطه با زمان مناسب دستوری از آسمان داد ، از آن رو که هیچ کس از آن زمان و ساعت آمدن او آگاهی ندارد.
در اینجا مشاهده نمودید که یکی از رهبران برانهامیست خیلی جالب و زیرکانه پای خودش را عقب کشید و روی قضیه سرپوش گذاشت و سکوت کرد.
برانهام ادعا می کند که ابری بالای سرش می بیند که به صورت چهره عیسی نمایان می گردد. ویلیام برانهام ادعا می کند که در تاریخ 28/2/1983 در بالای دره ی سابینور در 40 مایلی شمال شرق تاکسون بود. وقتی هفت فرشته ای که بر او به شکل هرم وارونه نازل شدند و به ملاقات او آمدند و وقتی آنها رفتند یک ابر گرد بر روی او ظاهر شد و آن به تدریج بالاتر و بالاتر تا سطح 140000 پایی رفت. او در خطبه ای در جفرسون ویل در تاریخ 18/04/1965 این ابر مرموز را به «طلوع خورشید» ارجاع داد. این دو سال بعد از زمانی است که ابر ظاهر شد.
برانهام از ابر مرموز استفاده نکرد تا زمانیکه او فهمید که آن در 19 آوریل سال 1963 در مجله علمی چاپ شده است. نکته قابل توجه در رابطه با این عکس آن است که این ابر اصلا ابر تبخیر نیست. این ابر بخارات و باقیمانده ی سوخت موشک است که از یک موشک که در تاریخ 28/02/1963 در ساعت 1:52 در وندنبورگ ، کالیفرنیا پرتاب شده بود می باشد. موشک در ارتفاع 147000 پایی به خاطر یک ایراد منفجر شد. در این ارتفاع بادی از غرب به شرق حدود 130 (مایل بر ساعت) در حال وزیدن بود. دود ناشی از انفجار ، ابر گردی را تشکیل داد. جریان باد جهت ابر را از شرق از وندنبورگ به سمت فلک اسقف ،آریزونا برد. به خاطر چند ابر پایین تر این ابر تا قبل از خورشید در آریزونا مشاهده نشد. ابر به مدت 28 دقیقه بعد از غروب رسمی در فلک اسقف روشن از فروغ آفتاب باقی ماند. به خاطر انحنای زمین ، آن تا مسافت دوری در الپاسو
Elpasso ، تگزاس دیده شد.
مرکزیت انسانی در این فرقه تا حدی است که در ماه مــه 2013 اعلام نمودند که پیروان راستین این فرقه، می‌توانند از طریق سایت رسمی برانهامی‌ها یک چمدان مقوایی را به قیمت ۳۵ دلار تهیه کنند که شامل یک تکه ازچوب کف اتاقی است که برنهام پای خود را در آنجا گذاشته بودند. کپی پاسپورت وی، یک قلاب ماهیگیری شبیه آن قلابی که ایشان برای صید ماهی در رودخانه از آن استفاده می‌کردند، یک چاقوی جیبی شبیه چاقوی جیبی برانهام، سگک کمربند برانهام، یک عدد فشنگ و تعدای از عکسهای وی.
از دیدگاه کتاب مقدسی با مراجعه به این آیات ادعاهای ویلیام برانهام مردود است. متی باب 24 آیه 11 و بسا انبيا كَذَبه ظاهر شده ، بسياري را گمراه كنند. متی باب 24 آیه 24 زيرا كه مسيحيان كاذب و انبيا كذبه ظاهر شده ، علامات و معجزات عظيمه چنان خواهند نمود كه اگر ممكن بودي برگزيدگان را نيز گمراه كردندي. لوقا باب 6 آیه 26 واي بر شما كه وقتي جميع مردم شما را تحسين كنند، زيرا همچنين پدران ايشان با انبياي كذبه كردند. دوم قرنتیان باب 11 آیات 13 و 14 زيرا كه چنين اشخاص رسولان كَذَبه و عمله مكار هستند كه خويشتن را به رسولان مسيح مشابه مي سازند. و عجب نيست، چونكه خودِ شيطان هم خويشتن را به فرشته نور مشابه مي سازد. تفسیر کاربردی عهد جدید دوم پطرس باب 2 آیه 1 و 2 لكن در ميان قوم ، انبياي كذبه نيز بودند ، چنانكه در ميان شما هم معلّمان كذبه خواهند بود كه بدعتهاي مهلك را خفيهً خواهند آورد و آن آقايي را كه ايشان را خريد انكار خواهند نمود و هلاكت سريع را بر خود خواهند كشيد؛ و بسياري فجور ايشان را متابعت خواهند نمود كه به سبب ايشان طريق حق، مورد ملامت خواهد شد. انبیای کذبه از قدیم بوده اند و از زمان تا به امروز هر نسل و هر عصری شاهد پیدا شدن افرادیست که دعوی نبوت و تعلیم می کنند آنها بدعت های مهلک را خفیه خواهند آورد آنها بدعت ها و تعالیم غلط خود را مخفیانه به کلیسا وارد می کنند و باعث گمراهی بسیاری می شوند تعلیمات این اشخاص مهلک است زیرا که آن تعالیم نه تنها باعث از بین رفتن ایمان خودشان می شود بلکه ایمان پیروانشان را نیز نابود خواهد کرد نتیجه این آموزش های اشتباه انکار عیسی مسیح است بدین صورت متوجه می شویم که معلمین کذبه زمانی پیرو مسیح بوده اند ولی اکنون از پیروی او دست برداشته و از امیال و هوسهای خود و از شیطان پیروی می کنند آنها دیگر از راه راست پیروی نمی کنند بلکه آنها در پی راههای دروغ خود حرکت می نمایند زمانی که ایمانداران از معلمین کذبه و انبیای دروغین پیروی کنند مانند این است که از نمونه ی ناپاک تقلید نموده اند که بدین صورت طریق حق مورد ملامت قرار خواهد گرفت در هر کلیسا و هر عصری ایماندارانی پیدا می شوند که به تعالیم جدید و خطرناک گوش فرا می دهند معلمین کذبه خواهان کمک به دیگران نیستند بلکه با دروغ و تخیل پردازی و فریب در پی کسب ثروت و مال اندوزی و به دست آوردن قدرت و شهرت و موقعیت اجتماعی می باشند و در نهایت باید گفت انبیای کذبه فقط به دنبال منفعت خود هستند.